نیلوفر مرداب
درویشی بود که در هیچستان دنیا برای دیوانگانی که هیچوقت عاقل نشدند می نوشت
مرسک
وسعت شانه های مترسک را
تنها
کلاغ سیاهی درک کرد که روی مزرعه ی درخشان نیلوفر ابی پرواز می کرد
ضحی دی 1390
+
نوشته شده در یکشنبه یازدهم دی ۱۳۹۰ ساعت 12:43 توسط zoha safarzade |
خانه
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین نوشته ها
نوشتههای پیشین
بهمن ۱۳۹۲
دی ۱۳۹۱
آبان ۱۳۹۱
مهر ۱۳۹۱
شهریور ۱۳۹۱
تیر ۱۳۹۱
خرداد ۱۳۹۱
فروردین ۱۳۹۱
اسفند ۱۳۹۰
بهمن ۱۳۹۰
دی ۱۳۹۰
آذر ۱۳۹۰
آبان ۱۳۹۰
پیوندها
هر چی میخواهد دل تنگت بگو
دل تنگی من
یه دختر صورتی
هر چی میخواهد دل تنگت بگو
صبح خاکستری
چک نویس
مصیبت نامه دلهاست دیوانی که من دارم
داستان کوتاه
من خیانت کردم
خدای من خدایی خوب می داند
صحرا زاد
دخترای دریا
پسرک تنها
اقای پشت پنجره
پروانه عشق
راز های شیدایی
یه دختر صورتی
یادداشت های یک مترسک
قلب تاکسیدرمی شده
♥♥♀girls generation♀ ♥♥
دروغ های شاخدار
عشق ادم برفی
مجنون
سلام دریا
پلنگ صورتی
اطلسی عاشق
دل باران
هر شب تنهایی
♥ نبــض بـــاران...♥
حریت بابل
رنجنامه عشق
عشق فانتزی
World of love
دل نوشته های جمال
مقصود تویی کعبه و بت خانه بهانه است
BLOGFA.COM
